دیکشنری
داستان آبیدیک
cylix
sɪlɪks
فارسی
1
عمومی
::
بخوری پایه داردودسته كه درقدیم معمول بوده است
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CYCLOTHYME
CYCLOTHYMIA
CYCLOTIDE MATURATION
CYGNET
CYGNUS
CYL HEAD ASSY 1
CYLINDER
CYLINDER BLOCK ASSY
CYLINDER LOCK
CYLINDRIC
CYLINDRICAL
CYLINDRICAL BORE
CYLINDRICAL MAGNETRON
CYLINDRICALLY
CYLINDROID
CYLIX
CYMA
CYMAR
CYMATIUM
CYMBAL
CYMBAL TYPE
CYMBALIST
CYMBALO
CYMBIDIUM
CYME
CYMOMETER
CYMOSCOPE
CYMOSE
CYMRIC
CYNEFIN FRAMEWORK
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید