دیکشنری
dag
dæg
فارسی
1
عمومی
::
قسمت تیز هر چیزی كه اویخته باشد، نوك فلزی بندكفش
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DACTYLITIS
DACTYLOGRAPHY
DACTYLOLOGY
DACTYLUS
DAD
DAD FETCH MY BUTTONS
DADA
DADDY
DADDY OF THEM ALL
DAEDALUS
DAEMON
DAFF
DAFFODIL
DAFFY
DAFT
DAG
DAGGAR
DAGGER
DAGGER OPERATION
DAHLIA
DAILY
DAILY BREAD
DAILY COMPLIMENTS
DAILY DOZEN
DAILY GRIND
DAILY HUDDLE
DAILY LIMIT
DAILY NEWS PAPER
DAILY PAY
DAILY QUOTA
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید