دیکشنری
داستان آبیدیک
decalcify
dikælsəfa͡i
فارسی
1
عمومی
::
بی اهك كردن، (decal=) كلسیم چیزی را گرفتن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DEBUS
DEBUT
DEBUTANT
DEBYE HÜCKLE SCREENING LENGTH,
DECADE
DECADENCE
DECADENCY
DECADENT
DECAGON
DECAGRAM
DECAGYNOUS
DECAHEDRAL
DECAHEDRON
DECALCCOMANIA
DECALCIFICATION
DECALCIFY
DECALCOMANIA
DECALESCENCE
DECALITER
DECALITRE
DECALOGUE
DECAMERON
DECAMETER
DECAMETRE
DECAMP
DECAMPMENT
DECANDROUS
DECANT
DECANTER
DECAPHYLLOUS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید