دیکشنری
داستان آبیدیک
decern
disɜɹn
فارسی
1
عمومی
::
(discern=) تشخیص دادن، تمیز دادن، درك كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DECENTRALIZED DECISION MAKING
DECENTRALIZED EXCHANGE
DECENTRALIZED FINANCE
DECENTRALIZED IDENTITY VERIFICATION
DECENTRALIZED LEDGER
DECENTRALIZED LEDGER TECHNOLOGY
DECENTRALIZED NETWORK
DECENTRALIZED ORGANIZATIONS
DECENTRATION
DECEPTION
DECEPTIVE
DECEPTIVE ADVERTISING
DECEPTIVE PRICING
DECEPTIVELY
DECEPTIVENESS
DECERN
DECIBEL
DECIDABILITY
DECIDABILITY VALUE
DECIDABLE
DECIDE
DECIDE AGAINST
DECIDE AMONG AND
DECIDE BETWEEN AND
DECIDE FOR
DECIDE IN FAVOR OF
DECIDE ON
DECIDED
DECIDEDLY
DECIDER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید