دیکشنری
داستان آبیدیک
decentration
disəntɹe͡iʃən
فارسی
1
عمومی
::
نامیان گرائی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DECENTRALISED CORRUPTION PREVENTION
DECENTRALIZATION
DECENTRALIZE
DECENTRALIZED
DECENTRALIZED APPLICATION
DECENTRALIZED AUTONOMOUS ORGANIZATION
DECENTRALIZED DATABASE
DECENTRALIZED DECISION MAKING
DECENTRALIZED EXCHANGE
DECENTRALIZED FINANCE
DECENTRALIZED IDENTITY VERIFICATION
DECENTRALIZED LEDGER
DECENTRALIZED LEDGER TECHNOLOGY
DECENTRALIZED NETWORK
DECENTRALIZED ORGANIZATIONS
DECENTRATION
DECEPTION
DECEPTIVE
DECEPTIVE ADVERTISING
DECEPTIVE PRICING
DECEPTIVELY
DECEPTIVENESS
DECERN
DECIBEL
DECIDABILITY
DECIDABILITY VALUE
DECIDABLE
DECIDE
DECIDE AGAINST
DECIDE AMONG AND
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید