دیکشنری
داستان آبیدیک
decomposable
dikəmpozəbəl
فارسی
1
عمومی
::
قابل انحلال، فاسدشدنی، فسادپذیر
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DECOHERE
DECOLLATE
DECOLLATION
DECOLLETAGE
DECOLLETE
DECOLONIZATION
DECOLORANT
DECOLORATE
DECOLORATION
DECOLORIZATION
DECOLORIZE
DECOLOURIZATION
DECOLOURIZE
DECOMMISSIONING
DECOMPOSABILITY
DECOMPOSABLE
DECOMPOSE
DECOMPOSED
DECOMPOSIBLE OPERATOR
DECOMPOSITE
DECOMPOSITION
DECOMPOSITION LEVEL
DECOMPOSITION REACTIONS
DECOMPOSITION THEOREM
DECOMPOUND
DECOMPRESS
DECOMPRESSION
DECONCENTRATE
DECONGESTANT
DECONSECRATE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید