دیکشنری
داستان آبیدیک
defraud
dəfɹɔd
فارسی
1
عمومی
::
گول زدن، فریب، كلاهبرداری كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DEFORCE
DEFORCEMENT
DEFORCIANT
DEFOREST
DEFORESTATION
DEFORM
DEFORMABLE
DEFORMATION
DEFORMATION BAND
DEFORMATION MODULUS
DEFORMATION TWIN
DEFORMATION TWINNING
DEFORMED
DEFORMED CONFIGURATION
DEFORMITY
DEFRAUD
DEFRAUD OUT OF
DEFRAUDATION
DEFRAUDER
DEFRAY
DEFRAYAL
DEFROCK
DEFROST
DEFT
DEFTLY
DEFTNESS
DEFUALT WEIGHTED AVERAGE
DEFUNCT
DEFUSION
DEFUSION TECHNIQUE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید