دیکشنری
degas
dɛgɑ
فارسی
1
عمومی
::
بدون گاز كردن، گاز چیزی را گرفتن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DEFRAY
DEFRAYAL
DEFROCK
DEFROST
DEFT
DEFTLY
DEFTNESS
DEFUALT WEIGHTED AVERAGE
DEFUNCT
DEFUSION
DEFUSION TECHNIQUE
DEFUZZIFCATION
DEFUZZIFICATION
DEFY
DEGAGE
DEGAS
DEGASSING
DEGENERACY
DEGENERATE
DEGENERATE CASE
DEGENERATE DISTRIBUTION
DEGENERATE EIGENVALUE
DEGENERATE INTO
DEGENERATE SADDLE POINT
DEGENERATE SERIES
DEGENERATION
DEGENERATIVE
DEGENERATIVE DISEASE
DEGENERATIVE JOINT DISEASE
DEGHOSTING
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید