دیکشنری
deodorization
diodəɹɪze͡iʃən
فارسی
1
عمومی
::
رفع بو، دفع بو، رفع عفونت
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DENTURE
DENTURES
DENUDATE
DENUDATION
DENUDE
DENUDE OF
DENUMERABLE
DENUNCIATION
DENUNCIATORY
DENY
DENYING
DEOBSTRUENT
DEODAND
DEODAR
DEODORANT
DEODORIZATION
DEODORIZE
DEODORIZED OIL
DEODORIZER
DEONTIC JUDGMENTS
DEONTOLOGICAL
DEONTOLOGIST
DEONTOLOGY
DEOXIDATE
DEOXIDIZE
DEOXYGENATE
DEOXYGENATION
DEPAARTMENT OF ACCOU
DEPART
DEPART FOR
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید