دیکشنری
داستان آبیدیک
departed
dəpɑɹtɪd
فارسی
1
عمومی
::
مرده، درگذشته مرحوم، گذشته، رفته
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DEODORIZED OIL
DEODORIZER
DEONTIC JUDGMENTS
DEONTOLOGICAL
DEONTOLOGIST
DEONTOLOGY
DEOXIDATE
DEOXIDIZE
DEOXYGENATE
DEOXYGENATION
DEPAARTMENT OF ACCOU
DEPART
DEPART FOR
DEPART FROM
DEPART THIS LIFE
DEPARTED
DEPARTMENT
DEPARTMENT CHAIR
DEPARTMENT FOR BUSINESS, ENERGY AND INDUSTRIAL STRATEGY
DEPARTMENT FOR INTERNATIONAL DEVELOPMENT
DEPARTMENT OF CHEMISTRY
DEPARTMENT OF COMMON
DEPARTMENT OF CORRECTIONS
DEPARTMENT OF DEFENSE
DEPARTMENT OF DEFENSE’S ACQUISITION POLICY
DEPARTMENT OF EDUCATION
DEPARTMENT OF ENERGY
DEPARTMENT OF HOMELAND SECURITY
DEPARTMENT OF JUSTICE
DEPARTMENT OF PUBLIC
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید