dismantle

dɪsmæntəl


فارسی

1 عمومی:: پیاده‌ كردن‌(ماشین‌الات‌)عاری‌ از سلاح‌ یا، بی‌ مصرف‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code