دیکشنری
داستان آبیدیک
emanative
ɛməne͡itɪv
فارسی
1
عمومی
::
موجب صدوریاظهور، صادرشونده، نشئه ای
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ELVISH
ELYSIAN
ELYSIUM
ELYTRON
ELYTRUM
EMACIATE
EMACIATED
EMACIATION
EMAIL
EMAIL MARKETER
EMAIL MARKETING PROVIDER
EMAIL MARKETING STRATEGY
EMANATE
EMANATE FROM
EMANATION
EMANATIVE
EMANCIPATE
EMANCIPATE FROM
EMANCIPATION
EMANCIPATION DECREE
EMANCIPATOR
EMANCIPATORY
EMANCIPATORY CRITIQUE
EMARGINATE
EMASCULATE
EMASCULATION
EMASCULATIVE
EMASCULATORY
EMBALM
EMBALMMENT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید