دیکشنری
داستان آبیدیک
empirically
ɛmpɪɹɪkli
فارسی
1
عمومی
::
ازروی ازمایش وكار، ازراه مشاهده، بطورغیرعلمی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EMPIRICAL BAYES THEORY
EMPIRICAL COEFFICIENT
EMPIRICAL CORRECTION FACTORS
EMPIRICAL DATA
EMPIRICAL DENSITY FUNCTION
EMPIRICAL DISTRIBUTION FUNCTION
EMPIRICAL EVIDENCE
EMPIRICAL GENERALIZATION
EMPIRICAL LIKELIHOOD
EMPIRICAL POLICY RESEARCH
EMPIRICAL PROCESS
EMPIRICAL REGULARITIES
EMPIRICAL RESULTS
EMPIRICAL SIZE
EMPIRICAL YIELD TABLE
EMPIRICALLY
EMPIRICISM
EMPIRICIST
EMPLACE
EMPLACEMENT
EMPLOY
EMPLOY AS
EMPLOY FOR
EMPLOY IN
EMPLOYABILITY
EMPLOYABLE
EMPLOYE
EMPLOYEE
EMPLOYEE ASSISTANCE PROGRAM
EMPLOYEE ATTENDANCE SYSTEM
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید