دیکشنری
داستان آبیدیک
employe
ɪmplɔ͡ii
فارسی
1
عمومی
::
كارگر، مستخدم، مستخدم زن، كارمند
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EMPIRICAL REGULARITIES
EMPIRICAL RESULTS
EMPIRICAL SIZE
EMPIRICAL YIELD TABLE
EMPIRICALLY
EMPIRICISM
EMPIRICIST
EMPLACE
EMPLACEMENT
EMPLOY
EMPLOY AS
EMPLOY FOR
EMPLOY IN
EMPLOYABILITY
EMPLOYABLE
EMPLOYE
EMPLOYEE
EMPLOYEE ASSISTANCE PROGRAM
EMPLOYEE ATTENDANCE SYSTEM
EMPLOYEE EMPLOYER RELATIONSHIP
EMPLOYEE ENGAGEMENT
EMPLOYEE FRAUD
EMPLOYEE INVOLVEMENT TEAM
EMPLOYEE LOCKERS
EMPLOYEE OWNER
EMPLOYEE QUALITY
EMPLOYEE STOCK OWNERSHIP PLAN
EMPLOYEE TO PATIENT REFERRALS
EMPLOYER
EMPLOYER BASED ORGANISATION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید