AbiDic.com
  • دیکشنری

emposion

ɛmpoʒən


فارسی

1 عمومی:: تلخ‌ كردن‌، nosiop=) زهرالودكردن‌، (embiter

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EMPLOYEE TO PATIENT REFERRALS
EMPLOYER
EMPLOYER BASED ORGANISATION
EMPLOYER COMPANY
EMPLOYERS INFORMATION REQUIREMENTS
EMPLOYMENT
EMPLOYMENT AGENCY
EMPLOYMENT COST INDEX
EMPLOYMENT DEVELOPMENT OFFICE
EMPLOYMENT NATIONAL TRAINING ORGANIZATION
EMPOISON
EMPORETIC
EMPORETIC PAPER
EMPORIO ARMANI
EMPORIUM
EMPOSION
EMPOVERISH
EMPOWER
EMPOWER TO
EMPOWERED CLARITY
EMPOWERMENT
EMPRESS
EMPRESSEMENT
EMPRICAL SELF
EMPRISE
EMPRIZE
EMPROSTHOTONOS
EMPTILY
EMPTINESS
EMPTY

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط