داستان آبیدیک

enlist

enlɪst


فارسی

1 عمومی:: نام‌ نویسی‌ كردن‌، برای‌ سربازی‌ گرفتن‌، كمك‌ ط‌لب‌ كردن‌از

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb obtain: We need to enlist her help in this matter. verb join: He will enlist in the army soon.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code