دیکشنری
enoch
enɑk
فارسی
1
عمومی
::
انوش، خنوخ
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ENLISTED
ENLISTMENT
ENLIVEN
ENLIVENING STAGE
ENMASSE
ENMESH
ENMESH IN
ENMITY
ENNEAD
ENNEAGON
ENNEASTYLE
ENNOBLE
ENNOBLEMENT
ENNUI
ENNUIED
ENOCH
ENOLOGY
ENOPTROMANCY
ENORMITY
ENORMOUS
ENORMOUSLY
ENORMOUSNESS
ENOSTOSIS
ENOUCE
ENOUGH
ENOUGH AND SOME TO SPARE
ENOUGH FOOLISHNESS
ENOUGH IS AS GOOD AS A FEAST
ENOUGH IS ENOUGH
ENOUGH SAID
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید