enow

na͡ʊ


فارسی

1 عمومی:: بس‌، بسنده‌، انقدركه‌ باید، كافی‌، باندازه‌، مقدار

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code