enucleation

ɑnuklie͡iʃən


فارسی

1 عمومی:: هسته‌ دراوری‌، مغزبیرون‌ اوری‌، روشن‌ سازی‌، توضیح‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code