دیکشنری
داستان آبیدیک
enunciator
ɪnʌnsie͡itəɹ
فارسی
1
عمومی
::
بیان كننده، اداكننده، اعلام كننده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ENTWINE AROUND
ENTWIST
ENUCLEATE
ENUCLEATION
ENUMERABLE
ENUMERATE
ENUMERATION
ENUMERATIVE
ENUMERATOIN
ENUMERATOR
ENUNCIABLE
ENUNCIATE
ENUNCIATE TO
ENUNCIATION
ENUNCIATIVE
ENUNCIATOR
ENURE
ENURESIS
ENVELOP
ENVELOP IN
ENVELOPE
ENVELOPE CURVE
ENVELOPE OF THE FREQUENCY SPECTRUM
ENVELOPED IN MYSTERY
ENVELOPMENT
ENVENOM
ENVIABLE
ENVIER
ENVIOUS
ENVIOUSLY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید