دیکشنری
epileptic fit
ɛpəlɛptɪk fɪt
فارسی
1
عمومی
::
حمله، غش حملهایی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EPIGONOUS
EPIGRAM
EPIGRAMMATIC
EPIGRAMMATICAL
EPIGRAMMATIST
EPIGRAMMATIZE
EPIGRAPH
EPIGRAPHIC
EPIGRAPHICAL
EPIGRAPHIST
EPIGRAPHY
EPIGYNOUS
EPILEPCY
EPILEPSY
EPILEPTIC
EPILEPTIC FIT
EPILEPTIFORM
EPILEPTOGENESIS
EPILEPTOGENIC
EPILEPTOID
EPILOGIST
EPILOGUE
EPIMORPHOSIS
EPIMYSIUM
EPINEPHRINE
EPIOLGUE
EPIPHANY
EPIPHENOMENON
EPIPHONEMA
EPIPHORA
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید