دیکشنری
estrange
ɛstɹe͡ind͡ʒ
فارسی
1
عمومی
::
دوركردن، بیگانه كردن، دلسرد كردن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ESTIMATED LIABILITY
ESTIMATED PERIMETER HEADS
ESTIMATED REVENUE
ESTIMATED USEFUL LIFE
ESTIMATION
ESTIMATIVE
ESTIMATOR
ESTIVAL
ESTIVATE
ESTOC
ESTONIA
ESTONIAN
ESTOPPEL
ESTOVERS
ESTRADE
ESTRANGE
ESTRANGED
ESTRANGED FROM
ESTRANGEMENT
ESTRAY
ESTREAT
ESTROGEN
ESTROUS CYCLE
ESTRUS
ESTUARINE
ESTUARINE PERCH
ESTUARY
ESTURAY
ESTURM
ESURIENCE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید