دیکشنری
داستان آبیدیک
exaction
ɛgzækʃən
فارسی
1
عمومی
::
سخت گیری، مطالبه بزور، اخاذی، تحمیل
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EX SITU TREATMENT
EX VIVO
EX VOTO
EXACERBATE
EXACERBATION
EXACT
EXACT BRAND
EXACT CARAT TOTAL WEIGHT
EXACT COPY
EXACT FROM
EXACT SCIENCES
EXACT SOLUTION
EXACT STYLE
EXACTABLE
EXACTING
EXACTION
EXACTITUDE
EXACTLY
EXACTNESS
EXACTOR
EXAGGERATE
EXAGGERATED
EXAGGERATED PRIDE
EXAGGERATED VALUE
EXAGGERATEDLY
EXAGGERATION
EXAGGERATIVE
EXAGGERATOR
EXAGGERATORY
EXAIRESIS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید