داستان آبیدیک

exhibit


فارسی

1 عمومی:: ارائه‌ دادن‌، شكل، نمایش‌ دادن‌، ضمیمه پرونده، مدرک ارائه شده در دادگاه، درمعرض‌ نمایش‌ قراردادن‌

شبکه مترجمین ایران

2 قرارداد و اسناد تجاری:: پیوست

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb show: We will exhibit our products there. noun display: The exhibit was interesting.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code