دیکشنری
داستان آبیدیک
expectantly
ɪkspɛktəntli
فارسی
1
عمومی
::
باچشم داشت، باانتظار، ازروی انتظار
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EXPATIATION
EXPATRIATE
EXPATRIATION
EXPECT
EXPECT FOR
EXPECT FROM
EXPECT OF
EXPECTANCE
EXPECTANCY
EXPECTANCY (OR EXPERIENCE) TABLE
EXPECTANCY THEORY
EXPECTANT
EXPECTANT HEIR
EXPECTANT MOTHER
EXPECTANT OF
EXPECTANTLY
EXPECTATION
EXPECTATION DAMAGES
EXPECTATION GAP
EXPECTATION MAXIMIZATION
EXPECTATION VALUE
EXPECTATIONS GAP
EXPECTATIONS HYPOTHESIS
EXPECTATIVE
EXPECTED
EXPECTED ACTIVITY LEVEL
EXPECTED ANNUAL CAPACITY
EXPECTED CASH FLOW
EXPECTED DEFAULT FREQUENCY
EXPECTED ERROR
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید