دیکشنری
داستان آبیدیک
extemporaneously
ɛkstɛmpəɹe͡iniəsli
فارسی
1
عمومی
::
بطورسردستی یاموقتی، بالبداهه، بی اندیشه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EXSIBILATE
EXSICCANT
EXSICCATE
EXSICCATIVE
EXSIND
EXSPUITION
EXSTROPHY
EXSUFFLATE
EXTACY
EXTANT
EXTANT LITERATURE
EXTATIC
EXTEMPORAL
EXTEMPORANEITY
EXTEMPORANEOUS
EXTEMPORANEOUSLY
EXTEMPORANEOUSNESS
EXTEMPORARILY
EXTEMPORARY
EXTEMPORE
EXTEMPORIZATION
EXTEMPORIZE
EXTEND
EXTEND ACROSS
EXTEND CREDIT
EXTEND CREDIT TO
EXTEND OVER
EXTEND SYMPATHY
EXTEND TO
EXTENDABLE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید