دیکشنری
exstrophy
ɪksstɹəfi
فارسی
1
عمومی
::
برگشتگی سوی بیرون
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EXQUISITELY
EXQUISITENESS
EXSANGUINATE
EXSANGUINE
EXSCIND
EXSECT
EXSECTION
EXSERT
EXSERTED
EXSIBILATE
EXSICCANT
EXSICCATE
EXSICCATIVE
EXSIND
EXSPUITION
EXSTROPHY
EXSUFFLATE
EXTACY
EXTANT
EXTANT LITERATURE
EXTATIC
EXTEMPORAL
EXTEMPORANEITY
EXTEMPORANEOUS
EXTEMPORANEOUSLY
EXTEMPORANEOUSNESS
EXTEMPORARILY
EXTEMPORARY
EXTEMPORE
EXTEMPORIZATION
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید