دیکشنری
داستان آبیدیک
fard
fəɹd
فارسی
1
عمومی
::
غازه، سرخاب، سرخاب زدن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FARADIZATION
FARADIZE
FARAJBEIK
FARAWAY
FARAWAY LOOK
FARCE
FARCEUR
FARCI
FARCICAL
FARCICALLY
FARCIE
FARCING
FARCY
FARCY BUD
FARCY BUTTON
FARD
FARDEL
FARE
FARE PAID AREA
FARE THEE WELL
FARE YOU WELL
FAREBOX
FARECARD READER
FARER
FAREWELL
FARFETCHED
FARINA
FARINACEOUS
FARINHA
FARINOSE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید