داستان آبیدیک

favouritism


فارسی

1 عمومی:: ط‌رفداری‌، حمایت‌ ز، همراهی‌ باكسیكه‌ ط‌رف‌ توجه‌ است‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 حقوق:: پارتی بازی

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun VERB + FAVOURITISM show | accuse sb of PREP. ~ to/towards She denied showing favouritism to any of her students. PHRASES accusations of favouritism He resigned over accusations of favouritism.

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code