دیکشنری
داستان آبیدیک
fere
fiɹ
فارسی
1
عمومی
::
مصاحب، همسر، رفیق
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FENNY
FENOW COUNTRY MEN
FENUGREEK
FEOFFEE
FEOFFER
FEOFFMENT
FEOFFOR
FEONT
FER DE LANCE
FERACIOUS
FERACITY
FERAE NATURAE
FERAL
FERAL ANIMAL
FERAL CHILD
FERE
FERETORY
FERIA
FERIAL
FERINE
FERINGHEE
FERITY
FERLIE
FERMAIL
FERMATA
FERMENT
FERMENTABLE
FERMENTABLE CARBOHYDRATE
FERMENTABLE SUGAR
FERMENTARIAN
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید