دیکشنری
داستان آبیدیک
ferrate
fæɹe͡it
فارسی
1
عمومی
::
(ش) نمك جوهر اهن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FERMENTED
FERMENTED CITRUS KOMBUCHA
FERMENTED RICE
FERMENTING BLACK GARLIC INSPISSATED JUICE
FERMENTIVE
FERMI LEVEL
FERMIUM
FERN
FERN OWL
FERNERY
FERNSEED
FERNY
FEROCIOUS
FEROCIOUSLY
FEROCITY
FERRATE
FERREOUS
FERRET
FERRET OUT
FERRET OUT OF
FERRETY
FERRIAGE
FERRIC
FERRIC ION CORROSION
FERRICRETE
FERRIFEROUS
FERRIS WHEEL
FERRITE
FERRITE CORE
FERRITIC
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید