دیکشنری
ferric
fɛɹɪk
فارسی
1
عمومی
::
(ش) دارای تركیبات اهن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FERN
FERN OWL
FERNERY
FERNSEED
FERNY
FEROCIOUS
FEROCIOUSLY
FEROCITY
FERRATE
FERREOUS
FERRET
FERRET OUT
FERRET OUT OF
FERRETY
FERRIAGE
FERRIC
FERRIC ION CORROSION
FERRICRETE
FERRIFEROUS
FERRIS WHEEL
FERRITE
FERRITE CORE
FERRITIC
FERROALLOY
FERROCONCRETE
FERROCYANIDE
FERROFLUID
FERROMAGNESIAN
FERROMAGNESIAN MINERAL
FERROMAGNETIC
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید