دیکشنری
داستان آبیدیک
figurante
fɪgəɹænte͡i
فارسی
1
عمومی
::
رقاصه ای كه باجمع میرقصد
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
'FIGHT, FLIGHT, OR FREEZE” RESPONSE
FIGHTER
FIGHTING
FIGHTING BRAND
FIGHTING CHANCE
FIGHTING COCK
FIGHTING LEVER
FIGHTING RAM
FIGHTING WORDS
FIGMENT
FIGMENT OF ONE'S IMAGINATION
FIGULINE
FIGURABLE
FIGURAL
FIGURANT
FIGURANTE
FIGURATE
FIGURATION
FIGURATIVE
FIGURATIVE CONSTANT
FIGURATIVE CONTENT
FIGURATIVE LANGUAGE
FIGURATIVE LANGUAGE INSTRUCTION
FIGURATIVE MOTIF
FIGURATIVE SENSE
FIGURATIVELY
FIGURE
FIGURE AS
FIGURE CAPTION
FIGURE HEAD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید