دیکشنری
داستان آبیدیک
figuratively
fɪgjəɹətɪvli
فارسی
1
عمومی
::
مجازا، بطورمجاز، بطریق تمثیل
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FIGMENT OF ONE'S IMAGINATION
FIGULINE
FIGURABLE
FIGURAL
FIGURANT
FIGURANTE
FIGURATE
FIGURATION
FIGURATIVE
FIGURATIVE CONSTANT
FIGURATIVE CONTENT
FIGURATIVE LANGUAGE
FIGURATIVE LANGUAGE INSTRUCTION
FIGURATIVE MOTIF
FIGURATIVE SENSE
FIGURATIVELY
FIGURE
FIGURE AS
FIGURE CAPTION
FIGURE HEAD
FIGURE IN
FIGURE OF MERIT
FIGURE ON
FIGURE OUT
FIGURE OUT THE ROOT OF THE PROBLEM
FIGURE SIZE
FIGURE SKATING
FIGURE UP
FIGURED SATIN
FIGUREHEAD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید