دیکشنری
داستان آبیدیک
figurehead
fɪgjəɹhɛd
فارسی
1
عمومی
::
رئیس بی نفوذ، رئیس پوشالی، دست نشانده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FIGURATIVE SENSE
FIGURATIVELY
FIGURE
FIGURE AS
FIGURE CAPTION
FIGURE HEAD
FIGURE IN
FIGURE OF MERIT
FIGURE ON
FIGURE OUT
FIGURE OUT THE ROOT OF THE PROBLEM
FIGURE SIZE
FIGURE SKATING
FIGURE UP
FIGURED SATIN
FIGUREHEAD
FIGURES OF SPEECH
FIGURES SHIFT
FIGURINE
FIGWORT
FIJI
FIKE
fiLAMENT
FILAMENTARY
FILAMENTOUS
FILAMENTOUS FUNGI
FILAMENTOUS SLUDGE
FILARIA
FILATURE
FILBERT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید