fissiped

fɪsəpt


فارسی

1 عمومی:: سم‌ شكافته‌، سم‌، جانور سم‌ شكافته‌، پنجه‌ شكافته‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code