دیکشنری
داستان آبیدیک
fletcherism
flɛt͡ʃəɹɪzəm
فارسی
1
عمومی
::
عادت بخوردن مختصری غذا (فقط بهنگام گرسنگی)
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FLESH POTS
FLESH RED
FLESH WOUND
FLESHER
FLESHINESS
FLESHING
FLESHINGS
FLESHLINESS
FLESHLY
FLESHMENT
FLESHMONGER
FLESHPOTS
FLESHY
FLETCH
FLETCHER
FLETCHERISM
FLETEH
FLEUR DE LIS
FLEUR DE LYS
FLEUR DE NARCISSE
FLEUR D'ORANGER
FLEURET
FLEURON
FLEURY
FLEW
FLEWS
FLEX
FLEX ONE'S MUSCLES
FLEX OUT OF SHAPE
FLEXED BURIAL
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید