دیکشنری
داستان آبیدیک
flew
flu
فارسی
1
عمومی
::
زمان ماضی فعل fly
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FLESHMENT
FLESHMONGER
FLESHPOTS
FLESHY
FLETCH
FLETCHER
FLETCHERISM
FLETEH
FLEUR DE LIS
FLEUR DE LYS
FLEUR DE NARCISSE
FLEUR D'ORANGER
FLEURET
FLEURON
FLEURY
FLEW
FLEWS
FLEX
FLEX ONE'S MUSCLES
FLEX OUT OF SHAPE
FLEXED BURIAL
FLEXED OUT OF SHAPE
FLEXIBILITY
FLEXIBILITY IN PRESENTATION
FLEXIBLE
FLEXIBLE BETA
FLEXIBLE BUDGET
FLEXIBLE BUDGET VARIANCE
FLEXIBLE EXCHANGE RATE
FLEXIBLE HOUSING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید