دیکشنری
داستان آبیدیک
foin
fɔ͡in
فارسی
1
عمومی
::
پرتاب كردن (شمشیر یانیزه)، فرو بردن شمشیر یا نیزه
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FOGGIEST
FOGGILY
FOGGINESS
FOGGY
FOGHORN
FOGLESS
FOGRAM
FOGY
FOGYISH
FOGYISM
FOH
FOIBLE
FOIE GRAS
FOIL
FOILSMAN
FOIN
FOISM
FOISON
FOIST
FOIST OFF
FOKIENIA
FOKKER
FOKKER PLANCK EQUATION
FOLD
FOLD AWAY
FOLD BACK
FOLD HANDS
FOLD INTO
FOLD LIBRARY
FOLD ONE'S TENT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید