داستان آبیدیک

forfeit

fɔɹfɪt


فارسی

1 عمومی:: جریمه‌ دادن‌، زیان‌، جرمه بستن، ضبط‌ شده‌، جریمه‌، خط‌ا كردن‌، فقدان‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb give up because of a crime: They will forfeit their victory because of cheating.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code