دیکشنری
داستان آبیدیک
forfend
fɔɹfend
فارسی
1
عمومی
::
(forefend=) دفع كردن، ممانعت كردن، حفظ، منع كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FOREVER AND EVER
FOREVERMORE
FOREWARD
FOREWARN
FOREWARN ABOUT
FOREWARNED IS FOREARMED
FOREWING
FOREWOMAN
FOREWORD
FOREX
FOREX LOSS FUNCTION
FORFARS
FORFEIT
FORFEITURE
FORFEITURE OF PROPERTY
FORFEND
FORFICATE
FORFOITABLE
FORGATHER
FORGAVE
FORGE
FORGE I
FORGE WELDING
FORGED
FORGER
FORGERY
FORGET
FORGET ABOUT
FORGET IT
FORGET MANNERS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید