frigid

fɹɪd͡ʒɪd


فارسی

1 عمومی:: بسیار سرد، منجمد، دارای‌ اندكی‌ تمایل‌ جنسی‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code