دیکشنری
داستان آبیدیک
frigidaire
fɹɪd͡ʒɪdɛɹ
فارسی
1
عمومی
::
یخچال برقی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FRIGHTEN IN
FRIGHTEN INTO
FRIGHTEN OUT OF A YEAR'S GROWTH
FRIGHTEN OUT OF WITS
FRIGHTEN THE PANTS OFF
FRIGHTEN TO DEATH
FRIGHTENED
FRIGHTENED TO DEATH
FRIGHTENING
FRIGHTFUL
FRIGHTFULLY
FRIGHTFULNESS
FRIGID
FRIGID MANNERS
FRIGID ZONE
FRIGIDAIRE
FRIGIDITY
FRIGIDLY
FRIGIDNESS
FRIGORIFIC
FRIGORIFICAL
FRIJOL
FRIJOLE
FRILL
FRILLED
FRILLIES
FRILLING
FRILLY
FRINGE
FRINGE BENEFIT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید