دیکشنری
fruitery
fɹutɛɹi
فارسی
1
عمومی
::
میوجات، میوه، انبارمیوه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FRUGIVOROUS
FRUIT
FRUIT BAT
FRUIT CLIPPER
FRUIT FLY
FRUIT OF THE WOMB
FRUIT SUGAR
FRUIT TREE
FRUIT WALL
FRUIT, BERRY, CITRUS
FRUITAGE
FRUITARIAN
FRUITARIANISM
FRUITCAKE
FRUITERER
FRUITERY
FRUITFUL
FRUITFULLY
FRUITFULNESS
FRUITING BODY
FRUITION
FRUITLESS
FRUITLESSLY
FRUITLESSNESS
FRUITLET
FRUITS OF LABOR
FRUITY
FRUITY WINE
FRUMENTACEOUS
FRUMENTY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید