دیکشنری
داستان آبیدیک
fullmouthed
fʊlma͡ʊðd
فارسی
1
عمومی
::
دارای دهان كامل، تمام دندان، پرصدا
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FULL TIME MEMBERS
FULL TIMER
FULL TO REPLETION
FULL UP
FULL UPDATE
FULL WAVE
FULL WAVE BRIDGE
FULL WELL
FULL WIG
FULLBACK
FULLER
FULLERS EARTH
FULLER'S EARTH
FULLING
FULLING MILL
FULLMOUTHED
FULLNESS
FULLWORD
FULLY
FULLY EMPOVERED
FULLY FLEXED BURIAL
FULLY PAID
FULMAR
FULMINANT
FULMINATE
FULMINATE AGAINST
FULMINATING
FULMINATION
FULMINATORY
FULMINE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید