دیکشنری
داستان آبیدیک
garron
gæɹən
فارسی
1
عمومی
::
یكجور اسب كوچك اسكاتلندی و ایرلندی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GARNISH
GARNISH WITH
GARNISHEE
GARNISHER
GARNISHING
GARNISHMENT
GARNITURE
GAROTTE
GARPIKE
GARRET
GARRETEER
GARRIAGE AND PAIE
GARRISON
GARRISON HOUSE
GARRISON STATE
GARRON
GARROTE
GARROTTE
GARROTTER
GARRULITY
GARRULOUS
GARRULOUSLY
GARRULOUSNESS
GARTER
GARTER SNAKE
GARTH
GAS
GAS BAG
GAS BALLAST
GAS BORNE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید