دیکشنری
داستان آبیدیک
garter
gɑɹtəɹ
فارسی
1
عمومی
::
بند جوراب، كش جوراب، (باحرف بزرگ) عالی ترین نشان
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GARPIKE
GARRET
GARRETEER
GARRIAGE AND PAIE
GARRISON
GARRISON HOUSE
GARRISON STATE
GARRON
GARROTE
GARROTTE
GARROTTER
GARRULITY
GARRULOUS
GARRULOUSLY
GARRULOUSNESS
GARTER
GARTER SNAKE
GARTH
GAS
GAS BAG
GAS BALLAST
GAS BORNE
GAS BRACKET
GAS BURNER
GAS CAP
GAS CAP DRIVE
GAS CHAMBER
GAS CHANNELING
GAS CHROMATOGRAPHY
GAS CLEANING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید