دیکشنری
داستان آبیدیک
glandulous
glændjələs
فارسی
1
عمومی
::
غده ای، وابسته به غدد، غده وار
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GLANCING DEPOSITION
GLAND
GLANDERED
GLANDEROUS
GLANDERS
GLANDIFEROUS
GLANDIFORM
GLANDULAR
GLANDULAR FEVER
GLANDULAR SECRETIONS
GLANDULAR SWELLING
GLANDULATION
GLANDULE
GLANDULIFEROUS
GLANDULOSE
GLANDULOUS
GLANS
GLARE
GLARE AT
GLARE DOWN ON
GLARING
GLARINGLY
GLARINGNESS
GLARNIG
GLARY
GLASGOW COMA SCALE
GLASNOST
GLASS
GLASS BLOWER
GLASS BLOWING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید