دیکشنری
داستان آبیدیک
glowing
gloɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
فروزان، تابان، برافروخته، د، تابنده، تاب امده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GLOVE
GLOVE COMPARTMENT
GLOVE FIGHT
GLOVE STRETCHER
GLOVER
GLOVES
GLOVES ARE OFF
GLOW
GLOW DISCHARGE
GLOW DISCHARGE MASS SPECTROMETERS
GLOW LAMP
GLOW WITH
GLOW WORM
GLOWER
GLOWER AT
GLOWING
GLOWINGLY
GLOWWORM
GLOXINIA
GLOZE
GLOZINGLY
GLSS BELL
GLUCOCORTICOID RECEPTOR
GLUCONATE
GLUCONIC ACID
GLUCOSE
GLUCOSE LOAD
GLUCOSIDE
GLUCOSURIA
GLUCURONIDE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید