دیکشنری
داستان آبیدیک
glumpy
glʌmpi
فارسی
1
عمومی
::
خاموش وكدر، كدر، رنجیده، ملول، افسرده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GLUCOSURIA
GLUCURONIDE
GLUCURONOLACTONE
GLUE
GLUE ON
GLUE STICK
GLUE TOGETHER
GLUED TO
GLUEY
GLUM
GLUMACEOUS
GLUME
GLUMIFEROUS
GLUMLY
GLUMNESS
GLUMPY
GLUT
GLUT ON THE MARKET
GLUT WITH
GLUTAMATE
GLUTAMATE OXALOACETATE TRANSAMINASE
GLUTAMIC ACID
GLUTAMINE
GLUTAMINE SUPPLEMENTATION
GLUTARALDEHYDE
GLUTE BRIDGR MARCH
GLUTE STRETCH
GLUTEAL
GLUTEN
GLUTEN SENSITIVE ENTEROPATHY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید